تا ابد که نیست
تا ابد که نیست
فرهاد محکمی
” تا ابد که نیست ” داستان دانشجویی است که شش ماه از خدمت سربازی خود را در جبهه ی جنگ بین ایران و عراق می گذراند.
” تا ابد که نیست ” دیدی نو و فراتر از نگاه سنتی و معمول به جنگ دارد، تا آن حد که اگر چند نام و نشان از قصه حذف گردد، کشف جغرافیای نزاع و تعلق شخصیت داستان به هر یک از طرفین درگیری، غیر ممکن است. گویی می توان این قصه را برای هر جنگ با زمان و ماکانی دیگر روایت کرد.
” تا ابد که نیست ” قصه ی جوانی است که قبل از اعزام به جنگ، همه چیز را تمام شده دانسته و هنگام حضور و در نهایت پس از پایان دوران خدمت که با اتمام جنگ و آتش بس بین طرفین درگیری همراه است، به تا ابد نبودن بسیاری از مراحل زندگی پی می برد.