اینکه چیزی از دست می دهی آن هم برای چیزی که به دست نمی آوری، شاید در عین پیچیدگی، دردآور هم باشد، همچون تقلای یک ماهی برای زندگی، در کویری خشک یا پژمردن شکوفه ای بر شاخی از درختی که هنوز کاشته هم نشده است، یا مثل مسافری، سالها نشسته بر سکوی ایستگاهی که متروک …
گاهی لازم است فرهاد محکمی ” گاهی لازم است ” قصه ی سفر کاری شخصیت داستان به یکی از جزایر خلیج فارس است. کل قصه از دو بخش جدا از هم که هز یک داستانی فرعی در دل خود دارد، روایت شده است. دو داستان اصلی به توالی پیش رفته و هر یک از قصه …
ده و سی فرهاد محکمی ده و سی داستان مردی جوان است که زخمی و نیمه جان، بر کف خیابانی به هوش می آید. وی نه گذشته ی خود را به یاد آورده، نه از وضعیت حال مطلع و نه دیدی روشن به آینده دارد. او جایی از زمان و ماکانی نامعلوم معلق و …
تا ابد که نیست فرهاد محکمی ” تا ابد که نیست ” داستان دانشجویی است که شش ماه از خدمت سربازی خود را در جبهه ی جنگ بین ایران و عراق می گذراند. ” تا ابد که نیست ” دیدی نو و فراتر از نگاه سنتی و معمول به جنگ دارد، تا آن حد که …